دختر جدید ، یک سوفور دانشکده ، بدون دوستانی که آخر هفته عکس سکسی زنانچاق رفتند کاملاً بی حوصله است. سپس او تصمیم گرفت یک دوست قدیمی را برای یک عصر سرگرم کننده دعوت کند. پسرک کار زیادی برای انجام دادن نداشت ، بنابراین به خانه خود هجوم آورد. آنها یک عکس جدید و خنده دار را روی چای دیدند و سپس با حرکت به رختخواب ، شیرین صحبت کردند. اما نزدیکی چنین بدن دلپذیری نمی تواند پسر را تحت تأثیر قرار دهد ، اما دستان او روی بیدمشک الاستیک او بود. اما جوجه با ادعای اینکه هرگز در کنار مرد نبود ، سعی در شکستن آن داشت. با این حال ، این او را حتی بیشتر ، نگرش او را حتی بیشتر احساس می کند ، او حاضر بود به کودک قسم بخورد هرچه می خواست ، تنها در صورت اجازه او در غار جادویی هنوز قفل شده است. او می دانست که چگونه صحبت کند ، کلمات صحیح را می دانست ، بنابراین امنیت زیبایی به سرعت کاهش یافت ، و اکنون از خواندن مصرف بیش از حد ابزار جالب خود لذت می برد ، و آن را با یک درخشش کامل صیقل می دهد. اما پسر با اینکه خیلی از آن لذت می برد ، اما تشنه چیز دیگری بود ، خروس خود را در پوسته گذاشت و الاغ دور خود را در گربه بیدمشک صورتی ترکید و تمام قفل هایش را باز کرد که به زاغه های خیس خوشبختی برای زاغه جوان و دوستداران آینده اش باز می شود.