یک هنرمند وانت با استعداد شروع به سوار کردن او به سمت زن زیبایی کرد که ماشینش را تمیز می کرد. کودک زیبا نتوانست در برابر این عاشق مقاومت کند و وقتی او را به سمت پذیرایی خود پرید ، بلافاصله او را به مکانی متروکه برد ، جایی که قرار بود همه اسفنج مرطوب را بگیرد. شخص با چانه زدن روی زانوهای خود ، شخص عزیز آلت تناسلی را در کنار صورت دختر عکسای کیرتوکس بیرون کشید و از دوستش خواست تا به او نشان دهد که چقدر سرد است. با این کار ، دستور کودک ناامید نشود ، به او این امکان را داد تا در مورد فشرده سازی گربه خود با کرم بزرگتر اطلاعات بیشتری کسب کند.