یک زوج جوان از دوستان خود دعوت کردند تا به شهرشان بیایند. آنها مدتها پیاده روی کردند ، از زیبایی ها و مکان های جالب آگاهی یافتند و عصر عصر به خانه بازگشتند. در آنجا با یک میان وعده ، در حالی که استراحت می کردند ، در یک پیاده روی دلپذیر افکار خود را به اشتراک گذاشتند ، اما سپس صاحب خانه شروع به توجه جدی به اشتهای مهمان بلوند کرد و شروع به قدردانی از چنین تجملاتی کرد. همسر جوان او با دوست دختر خود گرفتار شد ، بنابراین ، به طور غیر منتظره ، ایده گروه به وجود آمد. آنها به سرعت بوسه ها و بوسه ها و همراهان را از عکس های سکسی زنان بین بردند و رد و بدل کردند و رفقایی که با جوجه های ناز مبادله می کردند اعضای چشمگیر شرکای جدیدشان را نزدیکتر کردند. هرکدام سعی کردند از عاشق پرتحرک پرستوهای عمیق ، بوسه های ملایم و نی های بازیگوش پیشی بگیرند. در نتیجه ، بچه ها دو مورد خصوصی تکان دهنده را کنار گذاشتند و آنها نیز مانند انسانهای واقعی تصمیم به تشکر از کوزه ها گرفتند. آنها کلبه های شهوانی را روبروی هم قرار دادند ، و در پشت سر آنها مستقر شدند و شروع به گرفتن قدرت با زنان معطر و روان ، کردند که شروع به بوسیدن یکدیگر و گرما و شور کردند. سپس جوجه های بی پایان را از طریق سخت پوستان جابجا کردند و مرتباً آنها را در تکه های تماس صورتی نگه داشتند تا دختران کوچک از جفت گیری دور شوند. او با خوشگذرانی از اجسام جوان و قبلاً ناآشنا ، غذای آشغال را که از چشمان بد رضایت داده بود ، به پایان رساند و گربه هایشان را از اسپرم چسبناک متراکم پر کرد.