دانش آموز شهوتي با معلمش در كلاس تنها بود. زیبایی بسیار کسل کننده بود ، او نظر عكس سكسى خارجى خود را در مورد چگونگی درخشش این درس تغییر داد. با پایین کشیدن شورت ، کودک به سرطان مبتلا شد و غرفه آمد و الاغ گرانبهاش را سیلی زد. او نتوانست در برابر چنین وسوسه ای مقاومت کند و با اشتیاق به دنبال لیس سوراخ های اشتیاق آرزوهایش بود. وی سپس به پایین آمد تا مهارت های خود را در یک کار با پا نشان دهد ، که بلافاصله آن را تمام کرد. او با جمع آوری تمام قدرت ، او را هیجان زده کرد و آغوش دوست داشتنی را به او و خودش بخشید.