یادگیری نور - و تاریکی یادگیری نیست ... این به معنای آمدن در امتحان بی آمادگی است. برای هر سؤالی عملاً هیچ پاسخی وجود ندارد. در حال حاضر یک استاد میانسال از آماده شدن یک دانشجوی زیبا بسیار ناراضی است و نمی تواند عصبانیت خود را پنهان کند. جوان میانسال التماس می کند که به او علامتی شایسته بدهد ، که نویسنده به درستی می گوید فقط جهل وجود خواهد داشت! اما ، از آنجا که او در روح خود ستمگر نیست ، اگر کودک زیبایی به نفع او باشد ، حاضر است نظر خود را تغییر دهد. دانش آموز می خواهد و احمق است: از یک طرف ، برنامه مجموعه نیاز به علامت های عادی دارد ، از طرف دیگر - هنوز سعی در این راه ندارد. اما کنجکاوی شغلی ، کنجکاوی را به هم نمی زند: چیزی بیش از این که این پیرمرد بتواند انجام دهد وجود دارد ، او پیروی می کند و دست های فوری معلم فرومایه را به بدن جوانش می پذیرد و می پذیرد. Old Lovelace به لبهای عیار چسبیده و تعجب می کند که می فهمد تسلط بر زبان فعال خیلی خوب است و با خوشحالی جایگزین می کند که از لمس بیدمشک شیرین است. این استاد که به اندازه کافی با بدن جوان و شفاف بازی کرده است ، به تدریج آلت تناسلی با اندازه چشمگیر را از شلوار خود بیرون می کشد و جوجه ای نمی را با تعجب دلپذیر از آن بیرون می کشد ، لیس میله ضخیم عالی را لیس می زند و انتظار همه لذتی را که می تواند در چند لحظه تصاویر سکس زن چاق به او بدهد دارد.