مدرس پر زرق و برق النا جنسن با همسرش تماس گرفت و به او دستور داد فوراً با صدایی سخت بیاید ، اما بدون اطلاع همسرش ، مکالمه ای ظریف در پیش بود. دروغگوی منحصر به فرد ، که زمانی در کلاس های بازیگری شرکت می کرد ، جوانی را به لحاظ هنری هدایت کرد و با صدای جیغه ای دردناک در صداش به خاطر بیماری خفیف خاطرنشان کرد. میهمان به تنهایی وارد خانه شد ، قلعه قفل نشده بود ، از پله ها بالا رفت و وارد اتاق خواب مهماندار شد ، تقریباً با هیجان عکس لختی زنان سکسی به پایان رسید. بلوند شلوار بلند روی تختخواب چسبیده بود ، پاهای زیبای او از جوراب های نایلونی سیاه بود ، کرست بازکن گاوهای پر زرق و برق را روشن می کرد ، و لب ها شیرین می گفت: "لیس ببوس ، پس از آن سوءاستفاده کن هر طور که می خواهی!"