از ابتدای بهار ، پرستار بچه نژاد آینده ای ، آنجلیکا سرگئی در سالن بدنسازی مربی شخصی خود فریاد می زند ، عرق می کند مثل یک دسته شلوار محکم که باسن و کمر را محکم می کند ، اما حتی مواد با کیفیت بالا نیز نمی توانند رطوبت خود را حفظ کنند. در یک تمرین مربی متوجه شد که لکه های سفید بر روی پرینه ظاهر می شود ، رطوبت به وضوح از زیر لباس می گذرد و باعث ایجاد نقطه ای در آن می شود. اتفاقاً ، ضمن فشار دادن به عضلات مطبوعات ، سرگئی با برخورداری از شیء چسبناک و غیرمستقیم به آن چسبیده و عکس زن سکسی بوی مهبل را در این عطر تشخیص می دهد و این نشان از هیجان شدید این ورزشکار دارد. آنجلیکا نمی تواند او را اذیت کند ، در غیر این صورت نام بد ماندگار خواهد شد ، جنس ضعیف تر نیز در حال حاضر شروع به تشویق برخی مشتری ها می کند ، بنابراین مربی فقط تخیل جنسی خود را با تصاویر وابسته به عشق شهوانی خیالی و لمس های نادر بدن داغ بچه گربه نازک توسعه می دهد. دخترک به طور اتفاقی جلوی آینه می لرزد و به بالای آلت تناسلی موجود در بازی می افتد و به طرز مرموزانه تعجب می کند که آیا سرگئی هالتر را در جیب خود پنهان کرده است. زن بازیگوش اندام را می گیرد ، آن را خرد می کند ، سانتیمتر را روی مودا امتحان می کند و وقتی که متوجه شد اندازه آن برای بیدمشک مناسب است ، با یک بوسه به مرد جوان می پیوندد.