کاترینا در آغوش محکم مارک بیدار شد. یک پتوی سفید برفی بدنهای برهنه خود را پوشانده بود ، پوشیده از چین های چرمی نرم اخیراً ، این دختر یک رویا شیرین داشت که مطابق معنی یک شب فراموش نشدنی با یک مرد فوق العاده است. بیشتر برخوردها فقط صبح به پایان رسید ، اما این بخش باریک کافی بود که عاشقان بتوانند ذخایر خود را دوباره پر کنند و در آمادگی کامل رزمی قبل از مقاربت جنسی بعدی سرگردان شوند. سبزه تاریک باید مانند غذاهای تمیز و تصفیه شده روی کاغذ نرم طعم دهد. مرد جوان ابتدا سعی کرد لبهای شیرین را بچشد ، که او را در بوسه صبح ناامید نکرد ، که به دنبال آن لمس دهان ، سینه های الاستیک ، کروی با نوک سینه های مشخص بود. كاترینا نوكی لغزنده ، بسیار داغ و سریع احساس كرد كه به آرامی به پوسته داخلی نزدیک می شود ، باسن او را تسخیر یك جاذبه جذاب می دهد ، چشمان آبی به اندازه ی نیم تنه ی زن زیبا گسترش می یابد. مارک بین رانهای خوشمزه مستقر شد ، با دقت یک سوراخ صورتی را با پر کردن کارامل لیسید ، کلیتوریس را پوشانید و به آرامی یک عضو را گرفت و آن را به اوج مردانگی رساند. یک چوب نرم شیر دریای کاترینا را سوراخ کرد و در ثانیه های اول انتشار بخار را از پای سیم پیچ کوبید. زن خسته ، منوط به ورود احساسات ، به اندازه طعمه آسانی که توسط جانور گرسنه رنج عکسهای سکس زنان خارجی می برد ، ناامن شد.