فرماندار پراگ ، داریا کلور ، وارد یک اتاق سینمای تنها ، که در حال انجام دستور استاد خود است - دو موز رسیده متوسط برای ناهار ، وارد اتاق می شود. در یک مجله برای مردان ، مرد با شور و شوق الگوهای زیبایی های سخت را بررسی می کند ، عناصر وابسته به عشق شهوانی بدن زن که خواستار نعوظ به آلت تناسلی مرد و عکس سکسی از زنان عرب درد در زائده های حاصل از دانه های منفجر نشده است. مرد ظالمانه مجله براق را از یک طرف پرتاب کرد ، رو به زن کرد و بی اهمیت خود را روی تخت انداخت تا کت خانه ابریشم بلند شود و توسط یک پیشران خم شده بر روی فلفل بلند شود. اولین سوالی که پزشک از بنده می پرسد این است: "آیا قارچ او مانند یک میوه گرمسیری است؟" در پاسخ ، داریا از شبدر خنده می گیرد. زن احمق موز را وارونه کرد ، که یک زن چک را از نشاط و بی کفایتی خود به عنوان نشانه داشتن موهای زائد یادآوری کرد تا مبادا اعدام پیش بینی شود و از وی خواسته است به عید شیرین روی آورد. توصیه های خودجوش مانند این ، غرق شدن در کوکت و شهوت باعث می شود که صاحب دست فرماندار را به سمت تخت بکشد ، با شلخته یک عید را به او هدیه دهد ، و سپس شروع به چرخش در موهای تیز و بی نظیر او کند. سینه های بزرگ به زانوهای زن هیجان زده آویزان است ، دهان او به شدت لقمه دیک را می خورد ، و انگشتانش باعث می شود که این فاک در حالی که از قبل با دستگاه تناسلی خود بازی می کند ، مشهور شود. آیا می خواهید حدس بزنید که آیا داریا شبدر الاغ می کند و در دهان خود انزال می کند؟