نستیا و نیکولا مدتهاست که قصد سفر را دارند. اما کار نمی کند ، نستیا مطالعه می کند ، و سپس نیکولای کار می کند. اما در اینجا جوانان بالاخره یک روز مرخصی را انتخاب کردند و به حومه شهر رفتند. آنها یک پتو را با خود بردند - بنابراین چیزی برای دروغ گفتن ، غذا و نوشیدنی وجود دارد. با رسیدن به آن مکان ، آنها مدت زمان طولانی پیاده روی کردند - افراد زیادی در همه جا بودند ، اما آنها می خواستند حریم شخصی داشته باشند. سرانجام ، راه حلی پیدا شد که حتی یک روح زنده نیز نتواند وجود داشته باشد. فراموش کردن سفر ، زن و شوهر جوان بلافاصله به رابطه جنسی رفتند - مهمترین عنصر برنامه فعلی آنها. بچه ها با بوسه ها شروع کردند و سریع فهمیدند که لباس در اینجا یک ویژگی کاملاً غیر ضروری است و کاملاً پشیمان شده اند. بیدمشک شیک دختر زیبا نستیا قادر به انجام هر نظم ، عمدتا زن ، دیوانه است ، نیکول این موضوع را به خوبی می داند. به محض اینکه نستیا سینه خود را نگه داشت ، عضو نیکولا بلافاصله فرار کرد. نستیا ، که با خوشحالی ناله می کرد ، از دست دادن یک blowjob ، به تختخواب دراز کشید تا نیکول بتواند به آرامی وارد او شود و او به دنیای لذت های شهوانی پرواز کرد. بعد از اینکه این موقعیت را خسته کردید ، نیکولا داوطلب می شود یکی از چهار چهار مورد را امتحان کند و نیکولای از پشت وارد می شود. به همین ترتیب نستیا در بهشت هفتم شاد عکس سکسی ترین زن بود ...