هنگامی که دانش آموز سیلویا عاشق شد و معلم تاریخ را غرق کرد ، مغز او به یک طرف رفت ، شروع به دنبال کردن معلم کرد ، پیام های عاشقانه را ترک کرد و حتی به توهین هایی که روی تخته سیاه نوشته شده بود ، رفت. قبل از امتحان سخت ، شیطان به دفتر مورخ می گزد و قفل ها را برای پاسخ ها پاک می کند ، به جای کپی کردن اطلاعات مهم برای ارزیابی بهتر ، او فریادهای غیراخلاقی را انجام می دهد. او قلم پارکر مورد علاقه خود را از روی جعبه می کشد ، که به خاطر دستاوردهای وی در آموزش دانش آموزان به مرد خوش تیپ داده شد و او همچنان در کلاس مکیدن می کرد. با آن نوک در دهان معلم ، دخترک کلیتوریس خود را می پوشاند ، یک برگه کاغذ را با جواب سوالات جمع می کند ، آن را به نصف می رساند ، آن را روی عصای برهنه خود می گذارد و لباس زیر خیس خود را روی میز نرم قرار می دهد. دفتر تقلب سیلویا به هیچ وجه از ظاهر معلم دلگیر نبود و به او یک برگ غیرقابل تحمل خوب خیس شده با ترشحات واژن بر روی بینی خود و ازدواج با زن بالغ تحویل می داد. آقای. ویلکینسون برای یک اسباب بازی ، یک ساعت حلقه از کلیتوریس روی سرش ، برآمدگی اردک روی گربه او و یک ملاس چسبناک که در زیر صورتش جاری می شود عکس کیر توکون زن ، ترتیب خواهد داد.