پسر خوش تیپ جیسون به عنوان پیک در یک شرکت بسیار قدرتمند کار می کند که یک رئیس بی ادب ، بی رحمانه ، صریح و آشکار حتی از یک دقیقه تأخیر لذت نمی برد ، به ذکر چند ساعت تاخیر نیست. شهر پر از ترافیک است ، بنابراین آن مرد تصمیم می گیرد بدون اسب سوار اسب آهنی غیرواقعی شود ، اما حتی دوچرخه سواران نیز باید در ماشین های ترافیکی وحشتناک زمزمه کنند. در میز اداری ، اسناد مهم منتظر یک خاله بالغ ، سرسخت و چاق الکسیس هستند که عصبی روی کلید لپ تاپ ضربه می زند و با عصبانیت جلوی درب جلو را می گیرد. ناگهان ، دبیر ورود دیر هنگام پیک را از طریق بلندگو اعلام می کند ، چشمان بلوند از آتش شبح شیطان می درخشد و لب هایش از پیش بینی می لرزید. در مورد نحوه مجازات کارمند ناخواسته. همکار فقیر جیسون فکر نمی کرد که او را به مطبوعات ضخیم برگه های صورت خود بزنند. اگر هنوز نتواند مجازات کارفرما را تحمل کند ، وی در مورد اخراج قریب الوقوع شک ندارد. این پسر نمی خواهد شغل پردرآمد و جذاب به عکس سکس مرد و زن رهبری الکسیس را از دست بدهد ، زیرا او موافق اجرای اعدام است - تخم های او با طناب و کلیپ با وزن کمی تزئین می شوند ، یک پاکت پلاستیکی و شگفتی های دیگر وارد الاغ او می شود.