رومان سعی کرد با بوتیک های محبوب و محبوبش Innoza همه شهرها را دور هم جمع کند ، لبخند روی صورت پسر نمی درخشید ، چشم ها با شادی نمی سوزد ، زیرا این یک روند آسان نبود بلکه جهنم بود. اما بلوند کم رنگ مانند درخشش شادی می درخشد ، سرانجام لباسهایی را که یک سال در آن آرزو کرده بود ، پیدا کرد ، لباس را خریداری کرد و حالا می خواهد دوباره عکس سکس زن و مرد لخت او را امتحان کند. به طور طبیعی ، زیبایی قبلاً بسیاری از تنظیمات را پشت سر گذاشته و در آخرین روز ویرایش کرده است ، او چهار بار در چشم ها افزوده شده است ، و همه زیبایی ها در یک مکان گل آلود بزرگ به نام اینسا جمع می شوند. هنگامی که او از ارزیابی لباس قرمز از دخمه پرپیچ و خم خودداری می کند ، مجبور است مبلغ سنگینی را برای آن بپردازد ، و منتخب رسوایی شبیه به زمین را به هم بزند و با تهمت و توهین مداخله کند. رومن نمی خواهد صدای عصبانیت بلوند را بشنود ، او برخی تعارفات خوب را که تمام روز از زبان خسته اش پرواز می کند ، فشرده می کند ، پس از آن با دخترش آشتی می کند.