دعوت بهترین دوست اشلی به ویکتوریا راه حلی برای کسالت بود زیرا آن روز تمام روز در خانه گیر می کرد و جایی برای خودش نداشت. ناگهان ، هنگامی که شرکت کننده دوم در گفتگو ، از استمناء تعصب بی خبر بود ، زن زیبایی می خواست رابطه جنسی آزمایشی را از طریق تلفن امتحان کند. عروسک با راحتی در یک صندلی چرمی گول زد و موضوع گفتگو را برای دوستانش بسیار جالب انتخاب کرد - بچه ها ، به آرامی شروع به گرفتن کلیتوریس خود در نوک انگشتان خود کردند. ویکتوریا طولانی صدای شیرین اشلی را می شنود ، و شهوت و شهوت بر او بوجود می آید ، تا زمانی که او سقوط کند دوام می آورد و هنگامی که انگشتان دست خود را بین عکس زن سکسی لثه هایش عمیق تر می کنند ، روند غیرقابل برگشت شروع می شود. مکالمه در گیرنده با صدای عجیب و غریب از پژواک شنیده می شود ، افکار در هم تنیده می شوند ، جواب ها باریک تر می شوند و بعضاً به طور طبیعی در مکالمه وارد می شوند ، بنابراین می توان در آموزش مکالمه دوست دختر شک کرد. در آخرین نیروها ، ویکتوریا سعی می کند به تلفن پاسخ دهد و دوباره یک بلوک ماهیگیری را درمورد یک زن محلی که پسربچه را از یک زن معمولی دور می کند ، پرتاب می کند و شایعات موجود در پشت دیگر نیازی به پاسخ های او ندارد. اشلی شروع به شستن استخوان های یک کلبه شهوانی کرد ، و لوله ویکتوریا فقط با یک شانه ضعیف روی گوش او فشار می آورد زیرا انگشتان هر دو دست شروع به احساس واژن از نظر ژنتیکی می کنند ...