اشلی ، هوادار جوان مسابقه های خیابانی ، به سرگرمی خود بسیار معتاد است ، جایی که به او دستور می دهد با بچه هایی با اراده قوی شروع کند که حتی لباس های خنک او را در خانه هم نمی پوشند. تصویر یک بلوند آتشین با جاه طلبی های بزرگ زیباست - هر جزیی از لباس زیر او سیاه تصاویر سکسی زن ومرد و سفید به شکل مربع است ، مانند روبان ، جوراب ساق بلند ، پیشانی روی سینه های کوچک ، دامن کوتاه و غیره. او توانست کفش صندل را متناسب با سبک خود انتخاب کند. از سر و صدای موتورهای قدرتمند ، تلخی لاستیک سوخته ، انفجار سوخت از لوله اگزوز ، زن شروع می شود ، بیدمشک شروع به بی پروایی می کند ، می خواهم رانندگی را از استمنا احساس کنم. اشلی قصد ندارد با کسی که ظاهری مدل دارد ، رابطه جنسی برقرار کند زیرا به دنبال این است که داغترین ، عجیب ترین ، سرنوشت ساز ترین در بین مسابقه دهندگان باشد و به خودش اجازه می دهد وارد فراموشی جسمی شود. امروز ، او در پای خانه به تنهایی ایستاده است ، وسایل خانگی را با ناامیدی کاوش می کند ، نوک سینه های متورم خود را در خواب از افزایش آدرنالین مالش می دهد. قسمت جلویی فن مسابقه مانند بنزین و سوختگی می سوزد ، یک موتور در واژن کار می کند ، که اجازه نمی دهد روغن واژن بیش از حد گرم شود. شاید گربه اشلی باید بخار شود ، وگرنه از الکل آب پز می شود!