پرستار جوان ، مارتا ، اندکی پس از فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی وارد بیمارستان شد و بلافاصله شروع به آزار و اذیت و آزار و اذیت از پزشک ارشد قدیمی کرد. مرد به راهرو یک پوره زرد نرم و زرد رنگ نمی دهد ، که شرایط را تعیین می کند ، دخترک ناتوان را وادار به ترک کار مورد علاقه خود و پاره کردن لباس های خود می کند زیرا جوجه هنوز روی آن کار می کند زیرا بیمارستان دیگر صد مایل با شهر فاصله دارد. معاون پزشک ارشد مارتا ، پیوتر آناتولیویچ ، یک مرد مهم و شریف ، عادلانه و خوش تیپ است ، اما با یک موجود کوچک ناز خشک می شود. دکتر در اتاق پذیرایی نشسته بود و بعد از عمل روزنامه را خواند ، وقتی کودک با شکایت وارد شد و سعی کرد عادی شود ، مانند جوراب شلواری معمولاً بی خانمان ناسازگار نیست. این زن همچنین از پیوتر آناتولیویچ خوشحال می کند ، اما برخلاف حوادث ناشی از خشم قدیمی ، این رابطه جنسی با توافق متقابل رخ می دهد. همسر از تصاویر زن سکس رئیس خود متنفر است ، او باید مدت طولانی بازنشسته شود یا روی توری چوبی استراحت کند زیرا مارتا جوان عزیز برای او ، مانند سایر پرستاران ، فقط یک سوراخ موقت برای یک عضو است!