این دو دوست می خواستند برای تماشای دربی فوتبال دو تیم شهر کوچک به استادیوم محلی بروند اما وقتی وارد شدند این رفقا چیزی در زمین سبز مشاهده نکردند. بدون توجه به لاتینای پوست تیره ، او در سطل آشغال نشسته بود و می تواند انتظار معجزه را داشته باشد و از راه دور به آن نگاه کند. راهپیمایی زن خیره کننده توجه بدتری را نسبت به مدل های مد دوزی جلب کرده است. بچه ها کمدین اجتماعی بودند ، به همین ترتیب آنها هوشمندانه مکان موجودی را که با آن ناآشنا بود ، به دست آوردند. سدی باب ، از طبیعت خوب ، قبل از این که بفهمد یک آشنایی غیرمنتظره از اعمال بد منجر به خشم می شود ، عصبانی بود. اما بچه ها خیلی سریع جهت گیری پیدا کردند ، زیرا آنها تجربه اجاره دختران در اماکن عمومی را قبل از ملاقات با یک دوست دختر زیبا داشتند. به گفته آنها ، وانت ها یک داستان موذیانه اختراع کردند که پول زیادی را برای استودیوی فیلم های پورنو وابسته به عشق شهوانی بدست می آورند. احمق خوش اخلاق سدی باب به کلاهبرداران اعتماد کرد زیرا در مواقع بحرانی مانند این ، هیچ یک از دانش آموزان پول جیب زیادی دریافت نمی کنند و همه می خواهند عکس از زنان سکسی کاملاً ترک کنند. اسباب بازی معتبر با دروغگو به خانه رفت و برخی قلعه های بد را برای دویست دلار خیس کرد. جای تعجب آور این است که برندهای تجاری هنوز فیلم های مناسب را با دست های مناسب می فروشند و یکی از دانشجویان بدلیل تبلیغات در اینترنت به لطف کلاهبرداری خود محبوبیت هیستریک بدست آورد.