در ابتدا ، آنها آشکارا حوصله داشتند ... باز هم ، این جلسه ، امتحان مجدد ... اما جوان به سرعت پیدا کرد که کاری انجام دهد! و با این حال ، هنگامی که شما در نزدیکی هستید ، چه می توانید درباره چنین دختری نرم ، سکسی و خانگی فکر کنید! خوب ، البته نه در مورد کلاس ها! می خواهم او را ببرم ، اینجا در اتاقش! و والدین را پشت دیوار تف! بدون تردید ، پسر جذابیتی زیبا را به سمت او کشید و به انتظار آذر ، لب باز کرد و به لب هایش گشود ، ... او تا این مدت نمی توانست در مقابل چنین فشارهای عاطفی مقاومت کند! از این گذشته ، لباسهایش از لمس های نرم خیس شده بود! همه لباس ها افتاد! او از اشکال شگفت انگیز سینه های مجلل خود لذت می برد ، با طمع و طمع با جوانه ای شیرین و معطر که نوید یک دریای لذت را می دهد. زن احمقانه بدهی نداشت: آنقدر مشتاقانه روی دیک او پرید که از شلوار او بیرون آمد و به نظر می رسید که آماده قورت دادن است - او عمیقا قورت داد و سر بزرگ الاستیک خود را نوازش کرد. وی که نتوانست این شکنجه شیرین را تحمل کند ، بدن شکننده و دوست داشتنی را روی تخت انداخت و وارد جگر نرم شد که با جارو در جریان بود. او به سادگی با یک ناله عجیب افتاد ، از زیر یا از پشت یک دیک فانتزی گرفت ، پشت او را مانند گربه خم کرد و سپس اسب را مانند آمازون سوار عکس لختی بکن بکن کرد. ما یک کار عالی انجام دادیم! خوب که والدین نیامده اند!