در زیر کارت ها ، مانند یک نوجوان ، سامانتا یک بلوند ، "پرندگان عصبانی" را بازی می کند ، عوضی می خواهد گیج شود و حتی نمی خواهد مصاحبه کند ، بنابراین او به شغلی که از آن متنفر نیست ، شخم نمی زند. جوانی به نام روگو خود را با شخص تنبل توجیه می کند ، خواهرش در همه چیز دختر دوست دختر خود را دنبال می کند ، هیچ وقت تمام روز از رختخواب خارج نمی شود و یک تبلت با بازی احمقانه نگه می عکس سکسی زنانچاق دارد. در این سن ، دخترک به اعتماد به نفس ، اندکی پول برای آزادی در زمان شخصی خود و حداقل نمره در کتاب کار خود نیاز دارد و بعد برای بدست آوردن ارزشمندترین موقعیت. چیپ سامانتا به مهمان ناخوشایند روکو ، عادلانه و مناسب و شیک گوش نمی کند ، او فقط عطر و بوی عطر خود را تحسین می کند ، از نظر عاطفی به صورتش نفس می کشد ، بوسه ای را تحریک می کند که او را خفا می کند. بدترین لحظه ، جوان را عصبانی و شرمنده عمل خود می کند ، اما او نمی تواند در برابر تحریک دختر داغ خواهرش ، مقاومت کند ، او به سادگی نمی خواهد ، زیرا او مدتها در خواب آرزو داشت! غیرفعال و زحمتکش چنین نبردهای شرور و شرور را در دراچروم ترتیب می دهد ، که از آن چشم ها شروع به آب می کند ، و عضو با یک رفراندوم می چرخد ، چه کسی پیروز خواهد شد - عدالت یا تهویه - بدون هیچ چشم اندازی.