والدین راشل رویای مخفیانه ای داشتند که دخترش را در سن بزرگتر شدن به دخترش وارد بازی های نقش آفرینی کند. پدر و مادر با آموزش و پرورش معلم بودند ، بنابراین آنها طبق برنامه ای مناسب برای تخیل بیمار مشغول آموزش فرزندان بودند. معمولاً مامان درس می خواندند ، با استفاده از تعرض جسمی و مکالمه ، و پدرم نقش یک کارگردان خشن ، بی رحمانه ، بی رحمانه را بازی می کرد و این خوب بود که او چشم از خطا نکشید. راشل انتظار حساسیت به شوخی های تهمت آمیز و فجیع در مورد مادرش را دارد ، کودک خیلی بدجنس بود زیرا این روزی است که اجداد منحرف سالها در انتظار آن بودند. خائن بلافاصله در امتداد میز قرار گرفت و ضرب و شتم را در یک خمیده از توس ایجاد کرد ، فقط این بار پا را پاره می کنند ، نه با کمربند روی باسن بلکه با یک عضو روی الاغ ، آنقدر سخت که اسفنکتر گوشه ای را ترسناک کند عکس زن خارجی سکسی و با یک عضو طولانی وارد مقعد نشود. حتی قبل از اینکه یک دانش آموز بی توجه در مورد طعم و مزه کلاه مامان و ماسک دم پدر ، او را در شلوار خود بلند است از چشم قرمز در اثر ضربات متعدد الاغ. در سن اکثریت ، راشل در یک مدرسه زندگی می گذرد و به یک زن تمام عیار و مفقودترین سلول خانواده منحرف تبدیل می شود و آرزوهای والدینش را بیشتر تحقق می بخشد.