پسربچه کریستین درخشان درخشان تصمیم گرفت نفسی شایسته از عنوان "عشق سال" بگذارد - مسیری را که به خانه مرد منتهی می شود ، صف آرایی کرد و یک مبل کوچک را با گلبرگهای گل رز تزئین کرد ، حمام را با شامپاین پر کرد و گرگ و میش در اتاق نشیمن قرار گرفت تا شمع های درخشان در نور روز محو شوند. دقیقاً چنین اقدامی جسورانه ، مردان را مجبور می کند تا روابط خود را دور بزنند ، نه سفرهای معمولی با هدیه ارزان به رستوران. هرچه عزیزم خیلی جابجا شد ، باغبان شروع به باز کردن عاشق خود در عکس زن سکسی جلوی درب جلوی گلها کرد ، یک زن و شوهر در مسیر گلبرگهای طوفان مانند به داخل اتاق منفجر شدند و پس از آن تختخواب عشق شروع به ایجاد صداهای بلند از عاشق شدن کرد. The Heartthrop Hero قسمت دوم غافلگیری را کاملاً فراموش کرد و بدون هیچگونه عاشقانه ، تعجب را تمام کرد!