دختر پاهای بلند ابی در اتاق نشیمن می نشیند و به طرز مرموزی خواب می بیند ، تصور می کند که چگونه برادرش او را روی انگشت بیست و یکم می کشد. او از هجده سالگی رویای رابطه جنسی با برادرش را گرفته است ، او با رهائی جنسی ضعیف ، راه رهایی را در پیش گرفت ، همه چیز بین پاهای او می سوزد ، لب هایش از عصبانیت می لرزد ، غش می کند. پیسی در دور کمر می نشیند و سعی می کند بیدمشک خود را که از اکثر خیالات جدا شده بود آرام کند اما هیچ اتفاقی نمی افتد ، وقتی ناگهان یک برادر در پشت تنه برهنه ظاهر می شود. او پابرهنه است ، او فقط برهنگی طبیعی خود را زیر نظر دارد ، درخشش مربع او با بنفش قرمز مایل به قرمز مانند شناگر است که از استخر بیرون می آید ، آب نبات شیرین. ابی با دعایی در نگاهش به پسر عموی خود خزیده ، در آغوش باز می گیرد و خدمتی را در دهانش انجام می دهد ، هنگام شلیک اندام تناسلی خود ، با طمع دهان خود را به طمع می اندازد و در حین مقاربت ، مانتوی گسترده ای را از سیم پیچ امواج از روغن روان کننده جدا می کند. به منظور جلوگیری از حاملگی ، خواهر لاغر حیله گر 69 ، موقعیتی را از بالا در حالت مثبت قرار می عکس زنان با لباس سکسی دهد و برادر خود را مجروح می کند. اسپرم در همه جهات پاشیده می شود ، و سنجاب کوچک لوله را با یک دست قوی پاک می کند و لبخند می زند زیرا این عمل را دوست دارد.