دومینیکا ققنوس خیلی زیبا و با ظرافت لباس با رناتو لباس پوشید ، مدتها در دادگاه بود و از ترسیدن یک دختر شیرین هیپنوتیزم از چهره شوهرش نمی ترسید. لاولاس می خواست شاخها را راهنمایی کند ، بنابراین منتظر لحظه مناسب بود. همه چیز به طور خودجوش و با احساسات بسیار زیاد اتفاق افتاد وقتی که زیبایی روح را برای خیانت گرفتار کرد. زن با اندکی سرگیجه و ضربان قلب ، آه غش را رها کرد و به خودش اجازه داد تا به لانه لیسانس پسرش برود. پس از خیانت ، زن سر خود را از دست داد زیرا می خواست به یک استخر جنون آمیز برسد. صاحبخانه با دریافت دعوت دیرهنگام ، خود را برای ملاقات با میهمان وصف ناشدنی جذاب ، و با ایجاد جوی محبت ، لطافت و آرامش در هر جزئیات آماده کرد. رنادو سعی نکرد تا اولین بوسه را با پرنده به تأخیر بیندازد ، بنابراین دومینیکا ققنوس حمله کرد و تصمیم گرفت در آخرین لحظه نظر خود را در مورد ایجاد عشق تغییر ندهد. این عمل بی اهمیت نبود ، بنابراین مهمان زبان خشمگین خود را در دهان دوست پسرش طولانی تر از آنچه باید داشته باشد ، نقل مکان کرد ، گویا نشانگر تبادل واضح تر است. مالک دریغ نکرد ، زیرا زنان مغرور دو بار به کونیلیلوس گوش ندادند و هرچه سریعتر عقب نشینی کردند و سعی در اثبات تربیت مناسب داشتند. او با عجله لباس زیر خود را از دهان شیطانش جدا می کند ، لب هایش را به سمت بیدمشک خود فشار می دهد ، انگشتان خود را درون رحم خود وارد می کند ، با عصبانیت به هم می زند ، با سکس عکس زن عصبانیت با زبانش بازی می کند. از روی سینه نشانه تسلیم دلسوزانه است ، بدن لرزید و عصبانی شد ، بنابراین چرا فتوس جامد وارد پرینه نمی شود. دلسوز واقعاً مانند یک اردک تعطیل با سیب بود ، شریک زندگی می خواست سینه خود را با اسپرم پر کند ، اما این زن تصمیم گرفت دانه غلیظ را در معده خود بیرون کند زیرا او برای فصل آماده نیست.