ناز وینسنت با کتابی که در دست دارد به طرف کودک ناز خود می رود. آن مرد قدیمی ترین مقاله راجع به یک محصول عاشقانه بدست آورد و بعد از خواندن آن مردم شروع به تفکر متفاوت کردند و روابط جنسی آنها به یک افسانه عشق تبدیل شد. دوست پسر آن را طولانی خوانده و هر کلمه ای را قورت داده است و معنی هر جمله را به خاطر می آورد ، بنابراین اکنون او مشتاق است تا تمام ثروت دانش خود را که به دوست دخترش کارمن به دست آورده است نشان دهد. او شروع به زدن آنتن کرد و بقیه کارها را بر روی زبان متحرک خود قرار داد. پوز کارمن که از توجه غیر منتظره ای برخوردار بود ، باسن را اجباری کرد و سینه های خود را پوشاند و لب های چاقش را لیس زد. زن گهگاه با شروع اوج ارگاسم ، آنها را نیش می زند ، اما مرد هنوز برای جفت گیری مجبور است سخت تلاش کند ، بسیاری از تلاش های خودش را انجام می دهد. وینسنت فالوس خود را در دهان کودک کارمن می چسباند ، در غیر این صورت او نمی تواند از او تشکر کند ، مگر اینکه در یک موقعیت کاملاً درست قرار گرفته باشد. پس از تنفس دهانی ، بچه ها شروع به خوردن ممنوعه ترین میوه کردند ، اوج آن انتشار اکسیر فوق العاده سفید تصاویر سکس زن با سگ از دستگاه تناسلی وینسنت به سینه ستاره مجله پلیبوی بود.