شان مو قهوه ای گرم قهوه ای موها مویرگ ها را به گل سرخ شده در رودخانه افزایش داد. لوله ای در لبه گلها گذاشته شده بود که از آن آب جاری آب پاشیده می شد. دخترک می خواست که سیراب شود زیرا گلخانه های گیاهان مورد علاقه اش هنگام خیس شدن آفتاب مانند الماس می درخشد. مینکس با شور و هیجان جریان را به سمت گلها هدایت کرد و فراموش نکرد که پاهای ظریف خود را که رویای هر دلیلی است آب کند. وقتی پسری در قسمت پشت ظاهر شد ، توانست خود را بالای زانوها بریزد و پس از چند بوسه ، آنچه را که انتخاب کرده بود ، در آغوش گرفت. او عکس دخترای کون گنده چینی ها را به درب خانه دور از باغچه ای برد که همسایگان کنجکاو می توانند در آن ببینند. پس از دیدن دوست دختر بدشانسی ، جنس بسیار خوبی خواست ، او می خواست یک گربه ی نارنجی را لیس کند ، آلت را بین پاهای دختران کوچک پاره کند و دم لاک پشت را با اسپرم بنوشد. خوش شانس هر روز این نیازهای طبیعی را برآورده می کرد و کنجکاوی خود را تنها سوابق خوبی از زندگی در خارج از شهر به جای می گذاشت.