پرستار باریک لرزید: شیر او را به ناف آویزان کرد ، مانتو شروع به شباهت به بیابان کرد و در زیر باسن ناپدید شد. اما ، به عنوان یک جوان Rotterdalean ، در حالی که بیمار را در یک مرکز پزشکی تماشا می کرد ، سرش را به سمت عکس های ضرب و شتم دختران جوان آشفتگی می کند. سپس بیدمشک خیلی مرطوب بود ، سینه ها بهاری بود ، موها از موهای سیاه بلند زیبا مانند شب بود. جوجه خوش شانس بود که از پسری خوب عکس سگسی زنان که چشمش به الاغش بود ، مراقبت کرد و دیک تلاش کرد تا گوجه فرنگی را بین ران های خود خرد کند. او زیر قطره دراز کشیده بود ، بنابراین او به عنوان یک پرستار مجبور بود از او مراقبت کند ، او را با قاشق تغذیه کند و مناطق صمیمی را پاک نکند. مرد شیطانی از این امتیاز برخوردار شد و وقتی مردی را لمس کرد ، ایستاد و چادر را زیر لباس شب بیمارستان بست. پزشک جوان چیزی بهتر از چگونگی مکیدن یک مرد بد هر شب پیدا نکرد. بعد از انزال ، بخش جنسی نرمتر شد و انجام وظایف محوله راحت تر بود ، اما قبل از اخراج پسر اتفاق غیر منتظره ای افتاد. مرد با قرار دادن پرستار در صورت از بین بردن صورت ، این قدرت و شجاعت را به دست آورد که لیس بی زبان و زیباترین زبان لخت خود را لیس بزند. پس از مرحله 69 ، کودک تسلیم بیمار شد و بعد از همه اعمال نیک ، بکارت مقعد خود را به دست گرفت.