زعفران پر جنب و جوش آلیسون ، پس از جشن سنش ، روی یک مبل در خانه مردی کمی لطیف تر از خواب بیدار شد. این مرد گفت که می خواهد خورشید شب غروب کند اما در این مرحله هیچ جوانی نمی خواست او را خرد کند. تبلیغ بی شرمانه محصولات Ballistic و معامله ای بزرگ بر روی یک چاقوی کوچک و ظریف برای شما. با رشد سینه ها و الاغ ها ، آلیسون همچنین توانایی کنترل فرمان خود را توسعه داد ، بنابراین دوستان پسر او بیشتر و بیشتر شدند ، افکار بد آنها شهوت انگیزتر شد و وفاداری فاحشه گولک تبدیل به افسانه شد. این مرد کودک را به طور کامل باز کرد و متحیر شد: تمام بدن مجلل او با پوست سفید نرم و به وفور با لکه های نارنجی پوشانده شده بود ، و حتی فضاهای صمیمی با جانوران تزئین شده بود. آلیسون از تعارف مرد بالغ ذوب شد ، لباس زیرش را زنان سکسی عکس برداشت و شروع به بلع دستگاه تناسلی خود کرد ، با خم شدن عمیق. آلت بزرگ حتی به دهان زاغه خزیده نشد ، اما سرش را با دقت صاف کرد ، پس از آن شاهزاده خانم جوان روی یک مرد قوی پرید و به درون پرید. او با احتیاط ران های خود را تکان داد و به او کمک کرد تا با مچ پا های خود در کمر یک غریبه بالغ استراحت کند. الاغ او یک سانتی متر از مقاربت مقعد بود و هر لحظه مار موذی یک چشم می توانست غار زیبای آلیسون را لرزاند.