کارن کوچک مجبور بود وظیفه خود را بعهده بگیرد: مدیر او پر از گزارش شد و حتی کار وزیر بیمار خود را لغو کرد. دخترک شروع به مرتب کردن دقیق کاغذها کرد ، به شماره ها نگاه کرد ، اما ناگهان رئیس در اتاق ظاهر شد. کارن ایستاد ، اطاعت را رعایت کرد و بخشی از کارهای انجام شده را تحویل داد. اگرچه کودک با آخرین حرف ، نیمه آماده باقی مانده بود ، رئیس عصبانی شد. او او را با صورت یک اسباب بازی ناامن و ترسناک که باعث سقوط او روی میز شد ، در صورت مشت کرد. این مرد دامن کوتاه زن فقیر را بلند کرد ، عکس سکس زنان باهم لباس زیرش را برداشت و آلت تناسلی خود را درج کرد. او به این سوراخ نگاه نکرد که در آن مورد تجاوز به کارمند گریه شده بود زیرا خیلی خوب بود و هیچ کس نتوانست جفت گیری اغوا کننده را بشکند زیرا همه پاس های پاسگاه مدت ها قبل توسط کارمندان حذف شده بود. او چند بار بر روی باسن سیلی زد که به اندازه یك سنجاب سریع بود و سپس تمام شد. مدیر یک عضو را از الاغ بیرون کشید ، سوراخ از اقدامات او قرمز و شکاف بود ، دیوارهای مقعد را که با اسپرم پراکنده بود نشان داد. کارن دیگر غرش نمی کرد ، او از موج های ارگاسم احساس بهتری می کرد ، زن به دوست پسرش اهمیت نمی داد زیرا هیچ کاری ندارد ، اما افزایش چشمگیر با احتمال صد در صد تأیید شد. اگر سرآشپز تصمیم گرفت دوباره با او سرگرم شود ، باید برای یک کت خز و مجموعه جواهرات با الماس بیرون برود.