نامادری حلقه نامزدی را از دست داد. اگر خانواده های بیکار زیر یک سقف با آن نباشند ، یک فاجعه واقعی خواهد بود. فرزند فاستر ، برد ، تمام روز در کنسول بازی می کرد ، و نامادری او Zelda Morrison سعی تصاویر سکس زنان خارجی کرد وانمود کند که آماده شدن برای ورود به دانشگاه است. این زن یک معامله ارائه داد: او یک ماه جواهرات گرانبها پیدا کرد و بازنده با تهدید او برای مجبور کردن فروش کوکی به همسایگان برای تقویت بودجه خانواده تهدید شد. پسر ابتدا نوشیدنی را پیدا می کند ، اما زن قبل از او زانو می زند و با دعا از او التماس می کند تا در ازای هر آرزو مقدار زیادی به او بدهد.