برای فاحشه ای به نام ناتاشا ، مشکلی نیست ، باید یک روز کاری معمولی با مراجعه به خانه برای افراد مجرد بود. او نزد یک جوان مناسب و معقول آمد و طیف کاملی از خدمات را از وی خواست - جنس مجرد ، منظم عکسای کیرتوکس ، رابطه جنسی مقعد. ناتاشا مدتهاست که رابطه جنسی مقعدی را تجربه می کرد و او به راحتی موافقت می کرد زیرا بقیه آنها او را خوب می شناختند. این مرد ساعتهای زیادی از وقت گرانبهای خود را گذراند که باعث شد کمی به روسپی گرایان خوش بگذرد اما همچنین باعث ایجاد برخی ظن ها شد. آلت تناسلی مرد بسیار بزرگ بود ، سر آن سرخ بود و رگها تمام بدن دستگاه تناسلی نر ، اندام تناسلی پراکنده را پوشانده و سمبل برانگیختگی شدید بودند. بار دوم و سوم مشتری در حین رضایت واژینال به پایان رسید ، اما عضو ، انگار مسحور ، ایستاد. ناتاشا می ترسید که بتواند هر نوع بسته را با الاغ خود ترتیب دهد. قبل از مقعد ، او نقطه دیلو را در نقطه خود گرفت و مجبور شد الاغ را خیلی صاف کند. ساعتهای زیادی مانند لحظه ای عجله می کرد و زن در حال خواب دیدن پایان این دوره وحشتناک زندگی اش بود. وقتی او رفت ، مشتری چنین راز آشفته ای را به اشتراک گذاشت - فقط یک احمق واقعی می توانست زندگی خود را با ویاگرا پایان دهد ، اما چنین اشتباهی به او کمک کرد تا عشق به زندگی خود را احساس کند.