هنگامی که دوست دختر سارا بانگ در اتاق نشیمن ظاهر شد ، سیمون هنگام تماشای زیبایی رقص ، پوست لخت را پاک کرد. جوجه ای تیره به شدت به استمناء پاسخ می داد و علاوه بر این ، نسبت به سخنان زن سیاه حسادت می کرد. عاشق استمناء این ترفند را به سادگی توضیح داد: او با گشتاور رانده می شود ، که نمی خواهد علاقه نشان دهد ، و از باسن خودش خجالت می کشد. زن با ظاهری نرم و نرم و سپس روی همه چهار چهارم روی تخت ایستاد. لباس شال گردن به پهلو پرواز کرد و با لباس زیر سفیدی سفید که بین قطعه های مشکی چکه شده پنهان شده بود ، تماس چشم زیادی برقرار کرد. سارا وارد یک بزرگسال شد و قصد تصاویر سکس زن چاق نداشت در یک نمایش گاه به گاه متوقف شود زیرا به دلیل رقصیدن خود به خود در روحش تمایل به انجام برخی قلعه های لعنتی داشت.