اشعیا ماکسول ، روح آرام نگار ، به همکلاسی سابق خود پناه نبرد. آنجلا وایت به تصاویر سکسی زنان عربی خاطر فریب کلاهبردارانی که قول شغل و مسکن داده بودند افتاد و پس از آنکه این زن تمام زندگی خود را نظم داد ، دیگر جایی برای بازگشت نداشت. ماهها بود ، یک مرغ مجلل و بزرگ با پسری که از سال اول او را دوست داشت ، ماند. یک مرد خوب فروتن مانند یک انسان رفتار می کند ، نه افتخار زیبایی درمانده را اشغال می کند. چند ساعت قبل از عزیمت ، زباله های خوب تغذیه تصمیم گرفتند گامی به سمت عشق بردارند. آنجلا صاحبخانه را بوسید و او را به رختخواب کشید. اکنون مشخص نیست که آیا این یک محاسبه ظریف همکاری بود یا فوران خودبخودی ، بالاخره بعد از دریافت فاک وحشیانه ، آقای ماکسول دیگر نمی خواهد با نان مطلوب بخشی کند.