مرد جوان با یک زاغه زیبا در خیابان ملاقات کرد. پس از یک مکالمه پنج دقیقه ای ، او را اغوا کرد و پیشنهاد داد که با هم به خانه او بروند. دختر موافقت کرد و خیلی زود در آپارتمان پسر حاضر شد. در حالی که آنها در اتاق خواب بودند ، پسر با کمر نرم زیبایی را به دست گرفت و با خوشحالی شروع به بغل کردن او کرد. به آهستگی ، دستهای سریع او بلندتر و بالاتر می شد ، تا زمانی که در بیدمشک زن بودند. بعد از اینکه کمی آنها را تحت تأثیر قرار داد ، آن مرد تصاویر سکسی از زنان بلوز را از دختر زیبا خارج کرد ، او را روی زانوی او گذاشت و او را مجبور کرد تا بنویسد که عوضی است. پس از آن ، او پسته را با فرار کرد و نبض واژن وحشی به او داد.