کودک نتوانست از نقشه خود فرار کند ، پسرش در حالی که در انتظار این شکنجه شیرین متوقف شد تقریباً حوصله پیدا کرد و بدن فوق العاده او را در دستان قدرتمند خود رها کرد. او این زن زیبا را از یک کلوپ شبانه خارج کرد و آنها در تمام شکافهایی که قبل از عکس سگسی زنان آن زندگی می کردند ، زندگی می کردند ، به سرعت از او خسته می شدند. اما او نتوانست در برابر جادوی وصف ناپذیر این زیبایی مقاومت کند ، بنابراین از تمام خواسته های او لذت برد. جوجه کمی نرم ترش را لیسید و از او خواست که برای رابطه جنسی گرم آماده شود. او کاملاً مطیع او ، پاهای باریک خود را بلند کرد ، بند لاستیکی لباس زیر نازک خود را کنار گذاشت و شروع به لیسیدن چین های مخملی با زبان مجرب خود کرد. سپس لباس زیر او را برداشته و از قبل عمیق نفوذ کرد و باعث تورم به هیجان وحشی شد. با فهمیدن اینکه یک خواسته غیرمعمول بوجود آمده است ، کلبه جوان به او اجازه داد تا لباس خستگی خود را بپوشاند و به محض اینکه برهنه شد ، کشاورز را از دهان اضافی خود بیرون آورد. عیار توانست با تعجب مکیدن کند و از چشمان دهقانان که از شلوغی و شلوغی وصف ناپذیر بسته شده بود ، فوراً می توان فهمید که این بار شلوار او شگفت انگیز است. هنگامی که عوضی کاملاً از گوشت سخت لذت می برد ، به عصا اجازه می داد تا شکاف فعلی خود را بگیرد ، او با خشونت چوبی زیبا را برداشت و میله بلند خود را به اعماق آتش شیرین فرو برد.