چگونه او نمی تواند به این سفر کاری برود! او نمی خواست همسر جوان ناخوشایندی خود را که هر روز معلولیت را چندین بار با رابطه جنسی نامشروع انجام می داد ، ترک کند ... او در یک هتل خوب مستقر شد ، اما هنوز از فرصتی که می تواند شبهای زیادی را به تنهایی بگذراند خوشحال نبود ... در کنفرانس تصاویر سکسی زن ومرد ، وی با یک تاجر شیرین آشنا شد که او را به یک رستوران دعوت کرد. . آن رستوران باید در هتلی باشد که او در آنجا اقامت داشته است! شام فوق العاده بود و شامپاین خارق العاده بود! ... او فهمید که بد عمل می کند ، اما خارش دلپذیر در شکم ، لباس زیرش که قبلاً کاملاً خیس بود ، دوباره و یک بار دیگر فقط یک کار را انجام داد: مجبور شد با او بخوابد ، مرد تنها بهتر بود اگر مطمئن شود ... زوزه ، دامن او به او و حتی وقت آن نبود که جوراب ها را برداریم ، فقط بلوز با دستان بی تاب او پاره شده بود و هنگام رفتن به اتاق خود ، لباس زیر توری را در آسانسور از دست داد. حالا او سوار بر خروس قدرتمند چربی خود می شود ، همه چیز را فراموش می کند و فقط به این فکر می کند که چطور با خوشحالی او گربه خجالتی خجالتی خود را با بازی بزرگ طولانی پسران اولش پر کرد ...