تابستان زمانی است که نوجوانان به همراه والدین خود به کلبه های تابستانی سفر می کنند ، جایی که هوای پاک ، طبیعت برای سلامتی بهتر و عدم وجود مزایای فن آوری مدرن که روح را نابود می کند ، ایده آل است. بلیندا در خانه تنها بود ، وقتی اجداد در زمین فریاد زدند و تصمیم گرفتند زمین خالی را احمقانه بکارند ، یک زن زرد با چشمان فیروزه ای تصمیم گرفت به جای عضو ، یک دست را بین پاهای خود بگذارد. در حین ملاقات های اضطراری در هلندی ها ، عروسک لرزش های خود را فراموش می کند ، لباس هایش را در کمد می گذارد و یونان را برای استمناء فراموش می کند ، بنابراین اکنون او مجبور است خودش را با دستان خود راضی کند ، نه خیار یا سبزیجات کشیده دیگر از باغ. جوجه بلیندا روی ایوان نشسته بود ، لباسهایش در حال حرکت به پهلو و گربه های بیدمشک ، جوراب های بلند عکس سکس زن ترک زانو ، پیراهنی که از بالا و پایین می توانست به سینه های او دسترسی پیدا کند. مرغ در حال استمناء است ، از ترس و ملاقات با رفقای محلی که از این شهر اخراج شده اند ، می ترسد و کودک ممکن است با این موجودات شهوت انگیز یک تفریح لوکس ایجاد کند.