زیبایی سرسخت لنا روزهای تخمک گذاری را آغاز کرد ، شاید آخرین عمر او باشد و همسرش والرا بدون پاهای عقب خوابیده بود زیرا او بعد از کار خسته شده بود ، تخلیه سی تن محصول و قادر به جابجایی بدن توسط آن مرد نبود. آن مرد وزن زیادی را از دست داده است ، شلوار خود را بر روی کمربند خود آویزان کرده است ، تمام فاک عکس لختی بکن بکن ها را به دخترش بدهید وقتی که نمی توانید نفس بکشید! شوهر در نادیده گرفتن آزار و اذیت تلاش می کند ، از او دور می شود و عمدا چشمان خود را باز نمی کند تا نعوظ باعث ایجاد تبعیض سر قرمز بر روی لباس زیر او نشود ، اما نمی تواند در روند لقاح بی تفاوت باشد. حیله گری توانست به همین ترتیب آن را آراسته کند - او هیچ زیر لباس زیر دامن نداشت ، اما جوراب های جوراب با کمربند کارتر و یک بلوز زیبا با یک گردنبند عمیق ، انرژی بیشتری را نسبت به قرص ها برانگیخت. والرا صورت خود را با بالش پوشانده است تا النا نازک چربی نبیند ، که نمی خواهد گدای چربی بگیرد ، زیرا سال ها پیش با یک ژیمناستیک انعطاف پذیر ، زیبا و باریک ازدواج کرد. آخرین مانور بایسکا به "حواس پرتی از پل" تبدیل می شود که در آن رحم مانند جوانه یک لاله قرمز باز می شود ، با رنگ زیرین و شکاف آن در مقابل چشمان شوهر خسته است. الینا پیشرفته هر آنچه را می خواهد بدست می آورد ، در حالی که منتخب می خواهد اسپرم مستقیمی در رحم خود بگذارد که قبلاً با او کار می کرد!