وقتی خدمتکارش کلوئه عکس دخترای کون گنده وارد تراس شد ، گابریل قبلاً در استخر شنا می کرد. او به او آب آورد. وقتی پسر به زن نگاه کرد ، دید که چطور کلو در حال تکیه دادن است و نمای مثلث کوچک لباس زیر سفید نازک خود را باز کرد. مرد لرزید و از تنش لرزید. دخترک دامن خود را بالا انداخت ، آن را با پا به زمین انداخت و بین پاهای او نگاه کرد. لبخندی آرام داشت. او را به سمت او كشید و او در آغوش باز او در آب افتاد. این مرد به سرعت دخترک را از لباسشویی آزاد کرد و ناگهان از پشت او را وارد کرد. با چنگ زدن به لبه استخر ، کلو شروع به حرکت عقب خود به نبض پسر کرد.