به این ترتیب همسرش شغل پردرآمد جدیدی به دست آورد! همه این کارها با یک دوست شروع شد و گفت که وی یک مدیر شگفت انگیز در دفتر خود دارد که در آنجا به عنوان مدیر امور مالی فعالیت می کند. وی به زن توصیه کرد که از این فرصت استفاده کند. وقتی برای مصاحبه آمد ، بسیار مبهم رفتار کرد: در عكس سكسى خارجى را قفل کرد و به منشی زنگ زد و گفت که آنجا نیست. سپس ، بی پرده ، او را به چاک صدا کنید! اگر می خواست کار کند ، مجبور می شد تلاش کند ، بدون اینکه او را مجبور کند زحمت بکشد ، زن فهمید که به سمت شلوار پایین رفته است ... او درست در همانجا به میز کار خود تجاوز کرد!