این دو نفر به طور کلاسیکی از فشار و شلوغی شهر فرار کرده اند! در اتومبیل خود ، آنها خیلی دور به میدان سوار شدند و حالا دیگر خجالت می کشد! حتی از بوسه های معصوم چنین زن وحشتناکی بیدار شد و زیبایی هرگز چنین لحظه ای را از دست نداد! او خوشمزه خورد و او لب های خود را به شافت زد! او او را از ماشین بیرون کشید ، لباس زیر را از آن جدا کرد و امروز در جوراب هایش است ، پایش را بلند کرده و شروع به مشت زدن سوراخ می کند! پتو مانده در ماشین به طور تصادفی به دست آمد که روی آن کاملاً روی این فاحشه فرود آمد! در هر نوع پوز او عجله می کند که همه سوراخ ها را پاره کند! او با صدای دوردست فریاد می زند ، فقط تا وقتی که چهره اش را بر سر مرگش تصاویر سکس زن چاق ریخت ، ساکت شود!