به دلایلی ، بسیاری از کودکان زیبا هنگام برقراری رابطه جنسی با بیگانگان سر خود را از دست می دهند. شاید آنها معتقدند که احساسات کاملاً غیر قابل توصیفی به دست می آورند ، و به این عقیده احترام می گذارند که مردان دنیای دیگر آنها را به روشی کاملاً جدید فریب دهند. او اعتقاد داشت كه به پسرش گفته است كه این شب زیبا قصد دیدن دوست دختر بیمار را دارد و با یك همكلاسی كه برای مبادله از اسكاتلند آمده بود به خوابگاه رفته بود. او با خیال راحت رانده شد که مردانشان زیر لباس ملی لباس زیر نپوشند و رویای یک دیک بزرگی را که امروز بدون ردی از او پر خواهد شد ، خواب دید. رویاهای بسیار رنگین کمان او به حقیقت پیوست. بعد از چای و قهوه سنتی ، وقتی قلم نازک عکس سگسی زنان او چسبیده به چیزی که آنقدر با شور و شوق در خواب شلوار خود خوابیده بود ، به سادگی نتوانست جلوی خود را بگیرد. او تقریباً شلوار را از پسر جدا کرد و با شهوت جسورانه او را از زندان آزاد کرد و او را از بازی فوق العاده اش رها کرد و او را در دهان مهمان نوازی آتشین خود غرق کرد. او به او زنگ بزرگی داد و امیدوار بود که او هم در صدر باشد. او تا حد انتظار خود زندگی می کرد: عوضی شهوت انگیز توانایی فکر کردن را در تمام شب از دست داد و فقط یک چیز را می خواست تا بتواند بیدمشک منسوخ خود را با دیک بزرگ خود لعنتی کند و به او ارگاسم جدید دهد.