چگونه آنها منتظر لحظه ای برای فرار از این پذیرش پاتوس به عنوان راهی برای ادای احترام به ارائه یک شرکت جدید بودند. او در وظیفه بود ، او را به تنهایی صدا زد و او نمی خواست تنها شب را بگذراند. اما با نگاه به چهره های کسل کننده و ناراضی ، آنها می خواستند چیز جدید ، الهام بخش باشند ، و او شروع به زمزمه کردن در گوش او انواع پیشنهادات شهوت انگیز کرد. عیار لبخند ملایم ، خجالت زد و به زودی احساس بی نظیری از شهوت و کنجکاوی کردند. به محض اینکه فرصت ایجاد شد ، فوراً خانه را ترک کردند. در خانه ، در آستانه ، بلافاصله شروع به پارگی لباس های خود کردند و به محض اینکه به رختخواب رفتند ، کودک ناز بلافاصله تیک سنگی دوست خود را برداشت. چه اشتیاق وصف ناپذیری در جذب فوق العاده او وجود داشت! چه کنجکاوی و شهوت! او هرگز ، مثل الان ، آنقدر عمیق مکیده بود ، و شخص لذت لذت ناپذیری داشت. هنگامی که او دختر کوچک را با پوسته متوقف کرد و گربه فعلی خود را با فشار قوی عکس زیباترین زن سکسی پرتاب کرد ، فاحشه با صدای بلند فریاد زد از درد بی نهایت شیرین آمیخته با یک زمزمه غیرقابل توصیف.