زنگ درب در اوایل صبح زنگ زد وقتی مربی اریک زنگ زد ، دیگر هیچ وقت برای قهوه کردن رایحه قهوه خود را نداشت و دو مادر جذاب و چشمگیر اوا و کندرا با مافین ماست در درگاه ایستادند. بانوان جوان با دعوت وارد خانه شدند و از هر طریق شروع به توصیف نقش خود در زندگی جوانان مدرن کردند و بورسیه ورزشی که کاملاً به موفقیت تیم در مسابقات ملی فوتبال بستگی داشت ، به یک جزئیات ویژه مهم تبدیل شد. اما پس از آن دوباره زنگ به صدا درآمد و اریک که در مباحثات و قیامهایی که توسط مادران دوست داشتنی برگزار می شد ، پیچیده بود ، انتظار نداشت که یک زن شلوغ دیگر را با لباس جذاب در درب ببیند. زمان مکالمه با یک زیبایی سوم ، وانیل بود که به قضاوت ظاهر دو خشم اول که بالاترین نظر درباره زیبایی خودش داشت ، قضاوت می شد. باید اعتراف کنم که سه زن آزار دهنده برای یک مرد آرام از قبل احساسات زیادی به مغز جنس قوی تری دارند و در اینجا آخرین مهمان تصمیم گرفت بافرهای سیلیکونی بریزد و چهره مربی را وادار به پرتگاه بین آنها کند. مرد این رشوه را به عنوان گاو با پرچم قرمز درک می کرد ، او بلافاصله فهمید که چه چیزی می تواند از حوا و کندرا سؤال کند ، و اگر تصاویر زنان سکسی خوش شانس بود ، تلاش های پروکسی ها را با وانیل دامپزشکی ترکیب می کرد.